دیویدسون و معضل شکاکیت
author
Abstract:
دیویدسون در طرح نظریۀ شناخت خود به دنبال آن است که پایه و اساس هر نوع شکاکیتی را در هم فرو ریزد. هندسۀ معرفتشناختی وی سه ضلع دارد: شناخت خود، شناخت اذهان دیگر و شناخت جهان خارج؛ وی معتقد است این سه ضلع غیر قابل انفکاک و جداییناپذیرند و با نفی یا کنار گذاشتن هر یک از این اضلاع معرفت، امکان شناخت به کلی منتفی میشود. در این مقاله ضمن تبیین ابعاد این مثلث معرفتشناختی میکوشیم نشان دهیم که دیویدسون با استمداد از مفاهیمی چون تفسیر ریشهای، علیت، تعامل و ارتباط میانشخصی تا چه میزان در تحقق این آرمان کامیاب بوده است.
similar resources
شکاکیت
در این مقاله ابتدا انواع شکاکیت مورد بحث قرار گرفته، سپس سه استدلال «مغزی در محفظه بزرگ»، «وجود خطا»، «مسئله اعتبار تجربه» در دفاع از شکاکیت مطرح شده است. در ادامه، مؤلف به نقد و رد دلایل شکاکیت میپردازد.
full textنقد و بررسی شکاکیت اخلاقی
شکاکیت اخلاقی یکی از مباحث بسیار مهم و تاثیر گذار در حوزهی فلسفهی اخلاق میباشد که همواره مورد توجه فیلسوفان اخلاق بوده است. این امر از آن جهت است که رسیدن به معرفت قطعی در حوزه اخلاق یکی از بنیادی ترین دلنگرانی های فیلسوفان اخلاق بوده است. بر همین اساس نوشتار پیش رو بر آن است که ضمن ارائه تعریفی دقیق از مقولهی شکاکیت اخلاقی، دلایل مدافعان و مخالفان آن را نیز مطرح کند. از آن جا که شکاکیت اخل...
full textعلیت عاملی و معضل معقولیت
دلیل بنیادین، مهمترین استدلال شکاکانه برای اثبات نامنسجمبودن اختیارگرایی است که گیلن استراوسن آن را مطرح کرده و بحثهای بسیاری در پی داشته است. ایدهی اصلی دلیل بنیادین عبارت است از اینکه مختاربودن واقعی مستلزم آن است که شخص، علت بالذات (علت خویشتن) باشد، درحالیکه علت بالذات بودن برای انسانها محال است. این همان معضلی است که با عنوان مسئلهی معقولیت یا تصادف میشناسیم. مسئله این اس...
full textMy Resources
Journal title
volume 11 issue 43-44
pages 219- 237
publication date 2010-03-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023